این چار برگ خشک شده مال دفتر است؟! نه! آخرین قمار من و دست آخر است 1- من را به چاه درد خود انداخت و گذشت هرکس که گفت با من خسته برادر است 2- گفتید عاشقید و به من. آه! بگذریم چون شرح ماجرای شما شرم آور است 3- گفتید: بی کسی به خدا سرنوشت توست تنهاترین پرنده ی عالم، کبوتر است » 4- گفتید: زندگی کن و خوش باش و دم نزن! » این حرف ها برای من از مرگ بدتر است سرباز، برگ های مرا جمع م یکند ما باختیم، نوبت یک مرد دیگر است. توی هر کوچهای که میرفتم عشق، در حال بازجویی بود ...
یک مردِ عاشق، خوب میمیرد!
یکشنبه غمانگیز...
گفتید ,باختیم، ,» ,یک ,نوبت ,برگ ,یک مرد ,نوبت یک ,ما باختیم، ,مرد دیگر ,باختیم، نوبت
درباره این سایت